ما بعنوان بازیگر، در عرصه ی سینما و تئاتر با بخش های مشترکی روبرو هستیم که این بخش ها در هر دو مدیومِ نمایشی شباهت های زیادی با هم دارن. مثل: متن، کارگردانی، بازیگری، گریم و… . اما چون این مقاله درباره تفاوت هاست، باید بگیم که: دقیقا تفاوت ها از همین جا شروع میشه. چطور؟
مثلا درسته که کار نویسنده برای تئاتر و فیلم، نوشتن متن هستش و ما بعنوان بازیگر توی هر دو حوزه برای اجرا بهش نیاز داریم، اما همین متن، هم در ظاهر( نمایشنامه/فیلمنامه) با هم متفاوتن و هم در نویسندگی و اجرا . یعنی:
الف: متن تئاتر رو نمایشنامه نویس می نویسه و بهش میگن نمایشنامه و خروجی باید چیزی باشه که قابلیت اجرایی شدن بروی صحنه نمایش رو داشته باشه.
ب: توی سینما هم، متن رو فیلمنامه نویس می نویسه و همونطور که از اسمش معلومه خروجی رو بهش میگن فیلمنامه و اونم باید قابلیت اجرایی شدن و تکه تکه شدن برای تولید در لوکیشنهای ( مکان فیلمبرداری ) مختلف رو داشته باشه.
بخش بالا فقط یه مثال بود. حالا توی چند بخش بعدی میگیم که ما بعنوان بازیگر، با چه شرایط و افرادی روبرو هستیم و با قبول کردنشون، فقط روی وظیفه ای که داریم ( بازیگری ) تمرکز کنیم.
یک: نویسنده، متن و بازیگر
توی بازیگری تئاتر ما با نمایشنامه ای روبرو هستیم که باید بخونیم، درکش کنیم و تماماً حفظ شده و آماده باشیم. چرا؟ چون قبل از این زمان، ما توی تمرینات، هزار بار بیشتر و کمتر اشتباه میکنیم ومهم نیست چون تمرین برای آمادگی اجرا محسوب میشه. اما در اجراهای اصلی که نمایش از صفر تا صد بصورت کامل و زنده اجرا میشه، نمیتونیم اگر جایی یادمون بره بگیم “ببخشید صبر کنید تا من برم دوباره یه نگاهی به نمایشنامه بندازم و ببینم چی گفته ، الان برمیگردم ادامه اش رو براتون بازی میکنم”.
اما این طور هم نیست که شما آماده نشده برید و نقش رو بازی کنید. یعنی قبل از اجراهای اصلی، کارگردان جلسات تمرین به قدری که برای آمادگی تیم بازیگران نیاز داره برگزار میکنه، تا بازیگر بارها نقش رو بخونه، درک کنه، تجربه اش کنه و باز هم بارها و بارها تمرینش کنه و به آمادگی برای اجرا که رسید، میگه: ” حالا برید روی سِن ( سِن یعنی سکوی صحنه ی اجرا در سالن نمایش) و چیزایی رو که توی این مدت تمرین کردیم رو، در اجرای لذت بخش تری در حضور تماشاگر تجربه کنین.
اما در بازیگری سینما، جلسات تمرین کمتری داریم.( که گاهی اوقات هم نداریم!!!) ولی چون فیلم رو بصورت بخش بندی شده میسازن میشه یه “پلان” رو در صورت اشتباه دوباره گرفت و برداشت های متعددی داشت. ( پلان یعنی بخش کوچکی از یک فیلم)
یه خورده ساده تر یعنی: کارگردان فیلمنامه ای رو بعنوان متن فیلم به بازیگر میده که برای ساختش، تکه تکه اش کرده. بصورت بخش بندی های بزرگ “سکانس ” و کوچکتر از اون،” پلان “. چرا؟
تا مرحله ی ساخت و تبدیلِ فیلمنامه به فیلم، راحت تر باشه و در پول و زمان هم صرفه جویی بشه، حالا این سکانس ها و پلان ها رو، طی یه برنامه ریزی دقیق در روزها و شب های مختلف، فیلمبرداری میکنن. و هر بار فیلم برداری یه برداشت حساب میشه که در صورت خوب نبودن بخاطر شرایط، مثلا گریم یا بازی بازیگر و یا موارد دیگه، این برداشت رو تکرار میکنن تا به نتیجه دلخواه کارگردان برسن.
خب از این توضیح هم فهمیدیم که نیازی نیست تمام فیلم نامه رو حفظ کنیم. چون درسته زمان تمرین های قبل فیلمبرداری و کار روی فیلمنامه، نسبت به تئاتر و نمایشنامه کمتره، اما در طی روزهای فیلمبرداری، و زمان هایی که داریم (مثلا در خانه) میتونیم روی هر بخش متمرکز بشیم. اما این هم راحتی ها و به ناچار، سختی هاش خودش رو داره، مثل حفظ تداوم اجرای نقش بازیگر.( البته بعدا بحث تداوم رو،بطور مفصل آموزش میدیم میدیم).
دو: کارگردانی، اجرا و بازیگر:
اینجا قراره بگیم که کارگردان توی این دو مدیومِ سینما و تئاتر چطور به کمک بازیگر میاد( البته فعلا بصورت کلی ) .
در بازیگری تئاتر، کارگردان پا به پای بازیگر توی تمرینات هست تا آماده ی اجرا بشه، از اونجا به بعد با تماشاگران حاضر در سالن، مثل یه تماشاگر، نمایش رو می بینه.
کارگردان نمایش ، در طی این تمرینات ، هم نقطه نظرات خودش رو میگه و هم نظرات بازیگر رو گوش میکنه و در کل این جلسات تمرین، به یک شکل اجرایی برای نقش، با هم به توافق میرسن و بارها اونو تمرین میکنن تا اجراهای اصلی برسه. بعد از اون، همراه مخاطبان، متنی که چند هفته و یا ماه ها تمرین کردن رو، تماشا میکنه.
اما در بازیگری فیلم، چون جلسات تمرین کمتری برگزار میشه و فیلم هم بصورت بخش های جداگانه ی کوچک و بزرگ تولید میشه، بخشی از همراهی کارگردان با هنرپیشه برای اجرای نقش ، در لوکیشن اتفاق میوفته. (لوکیشن مکان فیلمبرداری و تولید هستش). خب این هم میتونه به بازیگر کمک کنه، هم نه . اما چون تماشاگر زنده ای نداریم و روش تولید اون با نمایش متفاوته، خوبی این کار اینه که هر لحظه ی اجرای نقش بطور جداگانه بررسی میشه و در صورتی که قابل قبول نباشه، دوباره بازیگر با راهنمایی کارگردان اونو بازی میکنه.
سه: صحنه، لوکیشن و بازیگر
هر بازیگری برای اجرای نقش به یک مکان فرضی و پیشنهادی از جانب کارگردان نیاز داره.
در تئاتر، بازیگر در سالن نمایش روی مکانی اجرا میکنه که بهش میگن ” سِن” . حالا این فضا و مکان، بسته به بزرگی و کوچکی سالن نمایش، ابعاد و متراژ متفاوتی داره که با توجه به سطح و عمق اون، و دکوری که بعداً در فضای نمایش قرار میگیره، همون محل نهایی هست که بازیگر به اجرای نقش میپردازه.
به فضای کلی محل اجرا “صحنه” میگن و به تناسب در پشت این صحنه، اتاقهای کوچیکی برای گریم و لباس و آمادگی های بازیگر در قبل اجرا طراحی و تعبیه شده. و البته که در این صورت: دیگه زمان اجرا ، مثل زمستان و تابستان تاثیری در روند اجرای نقش بازیگر نداره، چرا؟ چون ما در یک مکان ثابت در حال اجرا هستیم ، حالا این میتونه هر فصلی باشه، نهایتش سیستم تهویه ی سالن زحمتِ جبران سرما و گرما رو میکشه.
در بازیگری سینما هم، ما به این مکان فرضی و پیشنهادی از جانب کارگردان برای اجرای نقش نیاز داریم اما نسبت به تئاتر، اوضاع به کل متفاوته. یعنی چی؟
اولاً ما به این مکان میگیم ” لوکیشن” .
دوماً: این لوکیشن دیگه مثل تئاتر، ثابت و در یک سالن نمایش نیست و میتونه هر جایی که میخوایم باشه. مثل کجا؟ مدرسه، خیابان، کوچه، آشپزخانه، اتاقِ ته حیاط و … .
این هم مثل تمام مواردی که در این بخش ها گفتیم، سختی هایی داره، اما عوضش جذابیت هایی هم داره ، مثل:
مثلا: فکر کنین حمید قراره با یک استکان چایی، در گوشه ی حیاط خونه ی مادرش، کنار یه درختِ پیر، توی هوای سرد زمستون، لحظاتی رو تنها به یه موضوع فکر کنه… .
در تئاتر قطعاً نوشتن و اجرای این مثال نسبت به سینما متفاوته. اما نهایتاً بازیگر تئاتر، این مثال رو، روی سن و در سالن نمایش و روبروی تماشاگر و با شرایط فرضیِ تولید شده بازی میکنه و اینکه حتی اگه سختی هایی که گروه تولید دکور برای ساخت این شرایط تحمل کردن رو کنار بزاریم، باز باور کردن این شرایط برای بازیگر نه که نشدنی باشه اما سخته. تکرار میکنیم سخته چون داریم با اجرا و بازیگری در سینما مقایسه اش می کنیم. چرا؟
برای تولید این سکانس از فیلم، اولین اقدام پیدا کردن این لوکیشن هست که گاهی هم شده که از قبل وجود داشته و کارگردان براساس اون مکان و موقعیت بخشی از فیلم نامه رو نوشته. خب نکته اینه: باور کردن شرایطی که بطور طبیعی وجود داره،برای بازیگر، به شدت قابل دستیابی تر و راحت تره، و حالا اضافه کنیم، چای داغ و هوای سردی که واقعا میتونه توی زمستون باشه. اما ساختن این مکان با دکورسازی در تئاتر، یا نمیشه و یا مشابه چنین چیزی رو اگه بخوایم بسازیم، زمان و هزینه ی زیادی میبره… .
اما آیا اجرا و فضای تئاتر و سینما برای بازیگر، همین چند مورد بودن؟ قطعا نه. ما فقط چند بخش اش رو گفتیم، به همین خاطر، این مقاله یه بخش دوم هم داره که میتونین از لینک زیر، بخش دوم رو مطالعه کنین. در ضمن، حتماً نظر و سوالتون رو درباره این مقاله در بخش کامنت ها برای ما بنویسین.