توی مقاله تفاوت های بازیگری در تئاتر و سینما (بخش اول) در سه تیتر مهم : متن و نویسنده، کارگردانی و اجرا، صحنه و لوکیشن و بازیگر در تمام این موارد رو بررسی کردیم. توی بخش دوم که این مقاله ست، بحث مهم دیگه ای که درباره تفاوت های بازیگری در تئاتر و سینما لازمه بدونیم رو میگیم که: بحث “فاصله” ست. (اگه بخش اول رو نخوندین میتونین از لینک زیر این آموزش رو بخونین).
اما برای بحث فاصله، این مورد رو بررسی می کنیم که: تماشاگر چه تصویری از اجرای بازیگر در تئاتر و سینما می بینه؟ ( به اضافه اینکه دلیل تصویری که می بینه چیه؟) و نهایتاً این مورد چه تاثیری رو ی اجرای بازیگر داره.
تماشاگر چه تصویری از اجرای بازیگر در تئاتر و سینما می بینه؟
به تصویر بالا توجه کنین: به جایی که بازیگر ایستاده، فاصله بازیگر تا تماشاگر و نورهایی که به کمک اونها، نقاطی روی صحنه مشخص شدن. حالا طبق اون نقطه های نوری که مشخص شدن ( که میتونه بیشتر و یا کمتر بشن)، محدوده ی اجرایی برای بازیگر شکل گرفته، که اگر صحنه نمایش رو یه مستطیل در نظر بگیریم، نهایتا ما توی بخشی از این مستطیل میتونیم بازی کنیم. یعنی در قسمتهای چپ، راست، مرکز، عمق (ته صحنه) و جلوی صحنه.
نکته ی مهم: بازیگر در هر کدوم از این نقاط که گفتیم و در تصویر دیدین، قرار بگیره، تصویری که تماشاگر از بازیگر میتونه ببینه یه نمای تمام قد ( لانگ شات، long shot ) هست، نمایی که در اون، از سر و دست تا پاهای بازیگر بطور کامل دیده میشه. که این نما نسبت به جایی که بازیگرها در صحنه در حال بازی هستن و جایگاه تماشاگر در ابتدا و انتهای سالن، به دو تصوی تقسیم میشه.
(درباره اندازه های مختلف نماها بیشتر حرف میزنیم و یه مقالاتی هم در صف انتشار درباره نماهای مختلف داریم که به زودی منتشر می کنیم).
برای درک بهتر تصویری که تماشاگر از بازیگر تئاتر میبینه، به دو تصویر زیر توجه کنین.
نکته مهم: خودتون رو بزارید جای این بازیگری که روی صحنه تئاتر در حال اجرای نمایش هست. حالا خود به خود یه نتیجه میگیرین: اینکه تماشاگر بخاطر فاصله ای که با ما داره، حرکات کوچکتر، ظریفتر و با جزئیات ما رو به سختی میتونه ببینه، مثل حرکات چشم، لبها و کلاً میمیکِ صورت و … . برای درک بهتر این نکته و نتیجه دو تا کار میتونین بکنین:
الف : به تصاویر بالا توجه کنین تا این نکته رو بهتر متوجه بشین.
ب : برای تجربه ی بهتر، به تماشای یه تئاتر برین و این مورد رو، بصورت حضوری، بررسی و تجربه کنین.
اما در سینما، این مسئله به کل متفاوته، چطور؟
در سینما فرقی نمیکنه که شما روی صندلی های اول یا آخر نشسته باشین، چون در گروه نماها، بجز لانگ شات، نماهای دیگه ای هم هست که کمک میکنن تا جزئیات بیشتر و بهتری از بازی هنرپیشه ببینیم. مثل: کلوزآپ و اکستریم کلوزآپ … .
ما اندازه های تصویری متفاوت و با جزئیات بیشتری در سینما داریم که از طریق اونها، هنرپیشه های فیلم، جزئیات بیشتر و دقیق تری از بازیگریشون، به مخاطب نشون میدن. چون بحث فاصله در تولید فیلم و بازی هنرپیشه مثل تئاتر و تماشاگرانش نیست. درواقع میتونیم بگیم اینجا، فاصله ای وجود نداره و یا این مورد رو دوربین برای ما خنثی و حذفش کرده. برای درک این موارد به تصاویر زیر نگاه کنین. (شماره یک: کلوزآپ و شماره دو: اکستریم کلوزآپ).
خب حالا درک این موارد در تئاتر و سینما، چطور میتونه در اجرای بازیگر تاثیر داشته باشه؟ به مثال زیر توجه کنین:
تصور کنین: یه بازیگر(یکی از شخصیت های فیلم)، بخاطر دعوایی که چند دقیقه قبل کرده، صورتش زخمی شده و از گوشه لبش هم خون میاد، حالا دوستش میخواد ببینه صورتش چی شده.
نشون دادن و بازی کردن این دو صحنه با توجه به آموزش های بالا، برای هنرپیشه در تئاتر و سینما قطعا متفاوته؟ بازیگر تئاتر چون تصویر کلی تری ازش دیده میشه، برای نشون دادن مثال بالا به اجبار باید از اغراق بیشتری استفاده کنه. و به اصطلاح، حرکات، درشت تر و با غلو نشون داده میشن تا نسبت به فاصله ای که با تماشاگر داره، اجرای بهتری از نقش داشته باشه. مثل تصاویر ابتدای مقاله.
اما بازیگر سینما کمی راحت تر با این موضوع کنار میاد، چون ما با نشون دادن یه نمای کلوزآپ، میتونیم تصویری از صورت اش رو نشون بدیم که در دعوا چه بلایی سرش اومده. اما در بخش دیگه هم، شما بعنوان بازیگر در تصویر کلوزآپ یک محدوده اجرا دارین، یعنی از بالای سر تا چانه،( کمی بیشتر یا کمتر) دیده میشه، و باید از این محدوده اجرا، نهایت استفاده رو بکنین.
اینطور تکرار کنیم که: در مدیوم سینما، نسبت به تئاتر، کوچک ترین حرکات بازیگر، مثلاً میمیک صورت، از دید دوربین مخفی نمیشه و پیداست و بازیگر با فهمیدن و تجربه کردن این تفاوت ها میتونه بهتر عمل کنه و اجرای بهتری داشته باشه.
در اما نقش این فاصله در بیان بازیگر
در بحث صدا و بیان بازیگر در تئاتر، همون مسئله ی ” فاصله ” باعث میشه که اینجا هم کمی مسئله ی متفاوتی پیش بیاد، چرا که دوباره بحث تماشاگر زنده و مسئله ی نزدیکی ما با اولین تماشاگر تا آخرین نفر در سالن هست و باید با یه آمادگی بیشتر وارد عمل بازیگری بشیم. چرا؟ چون چه زمانی که داریم آروم دیالوگ میگیم و چه زمانی که بلند تر و با شدت بیشتر، حتما باید صدای ما به تماشاگرانِ سالن نمایش برسه تا توی جریان بازی و اجرای ما بمونن و ما بتونیم به ادامه ی نمایش بپردازیم. برای همین آمادگی بیان، هم میتونین مقالات بخش بیان رو مطالعه کنین و هم محصول آمادگی بیان رو تهیه کنین که طی سه ساعت فایل صوتی آموزشی از 46 تمرین کاربردی و عملی برای آمادگی بیان بهره ببرین.
صدا در بحث سینما البته که متفاوت تره، چرا که اگر چه بحث تماشاگر زنده و اینکه چقدر نزدیک و یا دور هستیم پیش نمیاد، اما بحث فاصله میکروفون ها پیش میاد. چون میکروفونها در لوکیشن فیلمبرداری تا نزدیک ترین حالت ممکن به بازیگر نزدیک میشن ( البته تا جایی که وارد کادر تصویر نشن) تا صدا رو ضبط کنن. و این، هم برای بازیگر آسونه و هم سخت، چون اینجا دوباره بحث آمادگی بیان پیش میاد تا با کنترل صدا، لطمه ای به اجرای نقش وارد نکنین. و بتونین نسبت به نزدیکی و یا دوری میکروفون ها به خودتون، با آمادگی و انعطاف بیانی که دارین، به اجرای نقش بپردازین.
خب، کار این مقاله شناخت مسائلی بود که همه چیز نیستن، اما فهمیدن و درک اونها، کمک میکنه در هر مدیومی که قرار داریم، اجرای بهتری با توجه به شرایط داشته باشین.
دو تمرین و یک درخواست برای درک بهتر این مقاله:
یک : به تماشای یه نمایش برید و بصورت زنده کار بازیگرها رو چند بار و در فاصله های مختلف در جلو و یا انتهای سالن ببینین.
دو : در بخش سینما هم کافیه همین تمرین شماره یک رو انجام بدین. ولی اینبار به نماهایی که در اندازه های مختلف می بینین و کار هنرپیشه ها توجه کنین،
تجربه تون رو از اجرای دو تمرین بالا بررسی کنین و برگردین اینجا در بخش نظرات، نظر و تجربه تون رو با ما و دیگر دوستانتون به اشتراک بزارین.